منوي اصلي
درباره وبلاگ
نماز اوج معراج انسان، راز و نیاز با خدای سبحان، موجب نزول رحمت یزدان، سنگر مبارزه با نفس و شیطان، بازدارنده انسان از خطا و عصیان، وسیله ی تقرب پارسایان و رمز بندگی مخلصان است. با تشکر از راهنماییها و کمک پدرم در ساخت و راه اندازی این وبلاگ. علی و صدرا razaviweb@yahoo.com
موضوعات
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 471924
تعداد نوشته ها : 267
تعداد نظرات : 6
اولین جشنواره ملی نماز

نویسندگان
اوقات شرعی
طراح قالب
GraphistThem259
حریم مسجد

قال على (علیه السلام ):
حریم المسجد اربعون ذراعا و الجوار اربعون دارا من اربعة جوانبها.

(بحار الانوار ج 84 ص 3)
حریم مسجد، چهل ذرع است و چهل خانه از چهار طرف ، همسایه مسجد است .


احترام به مسجد
قال على (علیه السلام ):
من و قر مسجد القى الله یوم یلقاه ضاحکا مستبشرا و اعطاه کتابه بیمینه

(بحار الانوار ج 84 ص 16)
کسى که حرکت مسجد را نگه دارد، روز قیامت خداوند را با چهره اى خندان و شادمان ملاقات مى کند و خداوند نامه اش (نامه اعمالش ) را به دست راستش مى دهد.
شنبه بیست و نهم 1 1394 18:29

* آن چه در فلسفه ایستادن در نماز مى‌توان بیان کرد این است که:

ایستادن، اشاره به توحید افعالى دارد؛ یعنى «عبد» در برابر حقِّ مطلق و مقام قیّومیّت، قیام کرده است؛ به گونه‌اى که نمازگزار خود را در محضر حق، حاضر مى‌بیند و در عالمى که محضر ربوبیت خداوند است خود را از حضّار مجلس واز کسانى که در پیشگاه خداوند مؤدبانه ایستاده‌اند، مى‌داند؛ نمازگزار با تمام وجود چنین احساسى داشته و اهمیت مناجات با حق‌تعالى را کاملا درک مى‌کند. امام باقر(علیه السلام)مى‌فرماید: پدرم (امام سجّاد(علیه السلام)) وقتى به نماز مى‌ایستاد گویى شاخه درخت بود که جز آن چه باد از او به حرکت درآورد چیزى از او تکان نمى‌خورد.[1]
امام زین‌العابدین(علیه السلام) مى‌فرماید: از حقوق نماز ][2]
آنچه در بیان فلسفه نشستن در نماز ]که همان تشهد است [مى‌توان گفت این است که: نمازگزار هنگام ورود به نماز در اذان و اقامه، شهادت به وحدانیت و رسالت و امامت مى‌دهد و در تشهد ـ هنگام خروج از نماز که در واقع خروج از فنا به بقا و از خودخواهى به خداخواهى است ـ در واقع یادآورى این حقیقت را دارد که نمازْ رسیدن به توحید حقیقى و شهادت به وحدانیت خداوند است و سرّ «اولیت» نماز که همان ایستادن در پیشگاه خداوند و سرّ نشستن که همان رسیدن به خداوند (تقرب به پروردگار) و شهادت به یکتایى او است، همه‌اش براى او است، چون همه چیز او است: (هُوَ الاَْوَّلُ وَ‌الاَْخِرُ وَ‌الظَّـهِرُ وَ‌الْبَاطِن)[3]؛ اول و آخر و پیدا و پنهان او است. ایستادن آغاز، سفر براى خدا و نشستن اوج تعظیم و کرنش براى حرکت به سوى او است: (کَمَا بَدَأَکُمْ تَعُودُونَ)[4]؛همان‌گونه که در آغاز شما را آفرید باز مى‌گردید. پس در همه حالات (ایستادن یا نشستن) شایسته است، مقصد فراموش نشود و حقیقت وحدانیت و الوهیتحق تمام وجود نمازگزار را بگیرد و قلبش را در این سفر معراجى، خدایى کند، تا شهادتش حقیقت پیدا کند و از نفاق و شرک منزه گردد. شهادتى که در حال ایستادن هنگام اذان و اقامه گفته مى‌شود، شهادت قبل از سفر است و شهادتى کهدر حال نشستن در تشهد گفته مى‌شود، شهادت پس از سفر است. پس خوب است انسانبر این حالت خویش که مقام قرب الهى است مواظبت کند، تا همیشگى باشد.
امام صادق(علیه السلام) مى‌فرماید: تشهد، ستایش خداوند بلند مرتبه است.[5]
آن چه از فلسفه ایستادن و نشستن در نماز گفته شد، تنها بخش بسیار کوچکى از آن است.[6]


پی نوشت ها:

1. وسائل الشیعه، ج5، ص474.
2. محدث نورى، مستدرک الوسائل، ج4، ص93.
3. حدید، آیه3.
4. اعراف، آیه29.
5. همان، ج5، ص17.
6. ر.ک: امام خمینى، آداب نماز، ص146ـ154 و ص362ـ363; عباس عزیزى، جامع آیات و احادیث نماز، ص171ـ192.
دوشنبه هفدهم 1 1394 22:36

آقا سیّد محسن جبل عاملى از علماى بزرگ شیعه و نواده برادر مرحوم آقا سیّد جواد صاحب مفتاح الکرامه است . ایشان در دمشق مدرسه اى تاءسیس کرده اند که دانش آموزان شیعه در آن مدرسه تحت نظر آن جناب تحصیل مى کنند. حاج سیّد احمد مصطفوى که یک از تجّار قم است گفت من از خود سیّد محسن امین شنیدم که مى گفت یکى از تربیت یافتگان مدرسه ما براى تحصیل علم به آمریکا مسافرت کرد، از آنجا کاغذى براى من نوشت به این مضمون :
چند روز پیش شاگردان مدرسه ما را امتحان مى کردند، من هم براى امتحان رفتم . مدتى نشستم تا نوبت به من رسید. بسیار طول کشید تا اینکه وقت دیر شد، دیدم اگر بنشینم نماز فوت مى شود. از جا حرکت کردم که بروم نماز بخوانم ، آنهایى که در آنجا بودند پرسیدند کجا مى روى ، چیزى نمانده که نوبت تو برسد. گفتم من یک تکلیف دینى دارم ، وقتش مى گذرد. گفتند امتحان هم وقتش مى گذرد، اگر این جلسه برگزار شود، دیگر جلسه اى تشکیل نخواهند داد و براى خاطر تو هرگز هیئت ممتحنه جلسه خصوصى تشکیل نمى دهند. گفتم هر چه بادا باد ! من از تکلیف دینى خود صرف نظر نمى کنم . بالاخره رفتم . از قضا هیئت ممتحنه متوجه شده بودند که من به اندازه اداء یک وظیفه دینى غیبت نموده ام ، انصاف داده و اظهار کرده بودند که چون این شخص در وظیفه خود جدى است ، روانیست او را معطّل بگذاریم ، براى قدر دانى از اینکه عمل به وظیفه نموده باید جلسه اى خصوصى برایش تشکیل دهیم . این بود که جلسه دیگرى تشکیل دادند، من حاضر شدم و امتحان دادم .
آقاى سیّد محسن امین پس از نقل داستان فرمود: من در مدرسه چنین شاگردانى

جمعه جهاردهم 1 1394 20:34
قال الصادق - علیه السلام -:
اذا قام العبد فى الصلاة فخفف صلاته قال الله تعالى لملائکته : اما ترون الى عبدى کانه یرى ان قضاء حوائجه بید غیرى ، اما یعلم ان قضاء حوائجه بیدى ؛
هرگاه بنده براى نماز به پا خیزد و نمازش را سبک ادا کند، خداوند به فرشتگان خود مى فرماید: آیا به بنده من نمى نگرید که گویا برآوردن حاجتهایش را به دست دیگرى غیر از من مى بیند آیا نمى داند که برآوردن حوایج او به دست من است .
(محجة البیضاء، ج 1، ص 341. تهذیب ، ج 1، ص 204)
جمعه هفتم 1 1394 23:0
قال النبى - صلى الله علیه وآله -:
اسرق الناس فاالذى یسرق من صلاته فصلاته تلف کما یلف الثوب الخلق فیضرب بها وجهه ؛
دزدترین مردم کسى است که به خاطر سرعت و شتابزدگى از نماز خود کم کند، نماز چنین انسانى ، همچون جامه مندرسى در هم پیچیده شده ، به صورت او پرتاب مى گردد.
(میزان الحکمه ، ج 5، ص 406)
جمعه هفتم 1 1394 22:59
قال الصادق - علیه السلام -:
اذا قام العبد الى الصلاة اقبل الله - عز و جل - علیه بوجهه فلا یزال مقبلا علیه حتى یلتفت ثلاث مرات فاذا التفت ثلاث مرات اعرض عنه 4
وقتى بنده به نماز ایستاد، خداوند متعال به وى توجه مى کند و توجه اش را از او قطع نمى کند تا موقعى که سه مرتبه از یاد خدا غافل گردد، در این هنگام خداوند سبحان نیز از او اعراض خواهد کرد.
(بحارالانوار، ج 84، ص 241)
جمعه هفتم 1 1394 22:58
ان المنافقین یخادعون الله و هو خادعهم و اذا قاموا الى الصلوة قاموا کسالى :
منافقان مى خواهند خدا را فریب دهند در حالى که او آن ها را فریب مى دهد و هنگامى که به نماز ایستد از روى کسالت مى ایستند.
(سوره نساء، آیه 142)
جمعه هفتم 1 1394 22:58
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
لایقبل الله صلاة خمسة نفر.الابق من سیده و امراة لایرضى عنها زوجها و مدمن الخمر و العاق و اکل الربا ؛
خداوند نماز پنج گروه را نمى پذیرد:
1 - بنده اى که از نزد مولاى خود فرار کرده است .
2 - زنى که شوهرش از وى راضى نیست .
3 - شرابخوار و دائم الخمر.
4 - کسى که عاق والدین شده است .
5 - رباخوار.
(مستدرک الوسائل ، ج 13، ص 332)
جمعه هفتم 1 1394 22:57
قال الصادق - علیه السلام -:
یجاء بعبد القیامة قد صلى فیقول : یا رب صلیت ابتغاء وجهک ، فیقال له : بل صلیت لیقال ما احسن صلاة فلان ؟اذهبوا به الى النار...؛
چون روز قیامت فرا رسد، بنده اى را مى آورند که اهل نماز بوده و خود نیز چنین ادعا مى کند به وى مى گویند: تو بدان جهت نمازگزاردى که تو را ستایش کنند، پس به ملائکه دستور مى رسد اورا به سوى آتش ‍ ببرید.
(بحارالانوار، ج 62، ص 301)
جمعه هفتم 1 1394 22:57
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
من کان له امرئة توذیه لم یقبل الله صلاتها و لاحسنة من عملها حتى تعینه و ترضیه و ان صامت الدهر... و على الرجل مثل ذلک الوزر اذا کان لها مؤ ذیا ظالما ؛
کسى که همسر خود را بیازارد، نماز و اعمال نیک او مورد پذیرش الهى قرار نمى گیرد، مگر آن که به کمک او بپردازد و رضایتش را جلب کند، گرچه همشه روزه دار باشد والبته شوهر نیز داراى همین نوع از عقاب است و در صورتى که همسر خویش را بیازارد و به او ظلم روا دارد.
(وسائل الشیعه ، ج 14، ص 116)
جمعه هفتم 1 1394 22:55
X