خدایا! اگر نمی روم آنجا که باید، مرا ببر. اگر می روم آنجا که نباید، بازم دار. اگر نمی گویم آنچه باید، گفتنم آموز. اگر می گویم آنچه نباید، خاموشم کن. الهی! بینایی ده که در چاه نیفتم، دانایی ده که در راه نیفتم.
خدایا! تنها یاورم تویی، هم راز من تویی، امید من تویی، قدرتمند تویی، علیم تویی و تنها تویی که دست رد به سینه محتاجان نمی زنی. من بنده بی پناه توأم که قلبم را آورده ام تا به آن نور بپاشی، آورده ام که توانش ببخشی و مرا از حلاوت هم سخنی ات بهره مند سازی.
خدایا! به من بیاموز جوانه زدن را. ای تواناترین! توانی ده برای سپاس گزاری، پرواز را به من بیاموز، با من باش تا بی تو نباشم، نام تو سبزینه وجود من است، نام تو نور است و روشنی بخش. بی نام تو هیچم و بی یاد تو دل مرده و تاریک. پس ای نزدیک ترینم، حتی یک لحظه هم مرا به خود باز مگردان.
رحیما! آن گاه که پاهایم سست می شود و دلم گدازان، آن گاه که شبیخون اندوهم بی شمار است، تنها به تو می اندیشم، امّا نه، این رسم بندگی نیست، از تو می خواهم همیشه در این کوچک ترین، جا داشته باشی و هرگز از یاد تو غافل نشوم و هماره شبستان وجودم، نورباران جلوه جمال و جلال تو گردد. چنین باد... .
آمین یارب العالمین
راستی اگر می خواهیم به درگاه دوست برویم، چرا تنها؟ اگر می خواهیم به سوی او حرکت کنیم، چرا متفرق و پراکنده؟
چرا به هیئتی واحد در نیاییم و لباس تشکل نپوشیم؟ چه نمازی دل پذیرتر از جماعت و چه جمعی معنوی تر از جماعت خوانان اولِ قت. آری، نماز، آوای پرستش است و جماعت، جلسه همگانی توحید. نماز جماعت، کنگره بزرگِ بندگی و تشکیل آن، به پاداشتن سمینار بی خرج صفا و صمیمیت و همدلی نماز جماعت، نور عظیم قدرت، نظم، تشکیلات و اتحاد و انسجام حزب خدا در برابر احزاب طاغوت است.
اگر بخواهی، نماز سپری باشد تا تو را از گرمای جهنمی نفس محافظت کند، باید نماز را چشید و جرعه جرعه به جان نوشید؛ به بندبند و کلمه کلمه آن توجه کرد و آن را فهمید و از مسیر تفکّر، به اعماق دل رسانید. چنین نمازی قوت قلب است و دیواره درون را در برابر تهدید حوادث، مستحکم می کند. اراده را پولادین و تصمیم را استوار می سازد. همت را بلند و روح را طراوت و تازگی می بخشد. روان را صیقل می دهد و انسان را از تسلیم، تردید، ترس، تزلزل، شکست و انزوا می رهاند. تا نماز را عاشقانه نخوانیم و آن را همچون گلی خوش بو نبوییم، مانند نهری زلال در آن فرو نرویم یا همانند جرعه ای گوارا ننوشیم، در اقیانوس بی کرانش غوطه ور نشویم و گوهرهای گران و مرواریدهای درخشان «رضا و وصل» به دست نیاوریم، از معانی لطیف و دل پذیرش، محروم خواهیم ماند.
اذان، بانگ بیداری از خواب غفلت دنیاست. اذان، اعلام زمان دیدار است و اجازه نامه ورود به خانه دلدار. اذان، دعوت همگانی به نماز است و کلید باب بندگی و راه و رسم رستگاری. حیّ علی الصلاة، نوای دل نشین و جانپذیر پیوستن به رستگاران است و رهایی از سرنوشت گرفتاران ظلمت و تنهایی. اذان، فریاد برتری خدا بر همه برتری های ثروت و قدرت و ابهّت است. اذان، کندن خار کفر و شرک است از سرزمین تفکّر و ایمان و عشق. اذان، آهنگ روییدن در فضای سبز و بی خار توحید است و بالاخره اذان، مقدمه نماز و استقبال از یاد خدا و آمادگی برای ضیافت دیدار است.
نماز، نیایش عشق و شفابخش روان و مایه تقرب انسان به ذات بی زوال پروردگار و سبب رحمت و مغفرت قادر متعال است. عبادت، بوییدن گل است و هیچ مشام سالمی به آن بی میل نیست. قرار گرفتن در بسترِ آسایش است. عبادت از یک سو، قطره قطره آب شدن است و از سوی دیگر، جرعه جرعه آب نوشیدن. عبادت، فرو ریختن دیوارِفاصله هاست. عبادت، پرواز روح از زمین سرد و دل گیر مادیت است به فضای آرام و دلپذیر معنویت. عبادت، هم نوایی با افق ناپیدای گسترده ای است که بدون آن، روانِ تشنه کام، یا به پوچی و دل مردگی می رسد، یا به اطاعت از طاغوت. عبادت، هم اصرار و التماس است، هم عجز و نیاز و اعتراف و هم احساس دور بودن و فاصله داشتن و هم تلاش برای پیوستن. عبادت، کوششی است همیشگی در فصل فصل زندگی تا سرفصل مرگ که نماز یکی از این تلاش ها است.1
خدایا!تو معبود دیرین مایی.تو خدای همیشه ی مایی.همه چیز نو به نو می شود و تو همچنان،هر لحظه، در کار آفرینش تازه ای.
خدایا!در این سال نو ،ما را از گزند شیطان در امان نگه دار و به ما توان غلبه بر نفس اماره ببخش.
خدایا!سال نو می شود و فرصتی نو از تو می خواهم.فرصتی که در آن، به کارهایی بپردازم و در راهی قدم بردارم که مرا به تو نزدیک کند.
خدایا!تو بخشنده و بزرگوار و با عظمتی.هر که پشتیبانی ندارد، به پشتیبانی تو می تواند دلگرم باشد و آن کس که هیچ ذخیره و پس اندازی ندارد،به دارایی و بخشش تو، می تواند تکیه کند.
خدایا!هر که پناهی ندارد، تو پناهش می دهی و آنکه فریاد رسی ندارد، تو به دادش می رسی.تو پشتوانه و پشتیبان و گنج کسانی هستی که هیچ پشتوانه و گنج و پشتیبانی ندارند.
خدایا!امتحان و آزمایش های تو خوب است و امیدی که در دل ها می آفرینی بزرگ. تو ناتوان ها را عزت می بخشی و آن ها را که در حال غرق شدن و هلاک شدن هستند نجات می دهی.
خدایا!تو نعمت می بخشی و نیکی می کنی. تو خوش رفتاری و گذشت می کنی.سیاهی شب،روشنی روز،سپیدی ماه و درخشش خورشید،همه در برابر عظمت تو سر به سجده فرو می آورند.
خدایا!ای خدای بی همتا!کمک کن بهتر از آن باشیم که دیگران می پندارند و خطاهایی را که دیگران از آنها خبر ندارند ،بر ما ببخش و به خاطر آنچه که درباره ما می گویند،ما را سرزنش نکن.
خدایا!تو همه زندگی ام را،تو همه زندگی ام را پر می کنی.تو برای همه زندگی ام کافی هستی.
خدایا!جز تو خدایی نمی شناسم. بر تو و کمک های تو تکیه می کنم،که تو پروردگار زمین و آسمان، تو پروردگار همه جهانی.
خدایا!تو راباور داریم و می دانیم که همه چیز،همه زندگی و همه هستی از آن توست.
خدایا!دل هایمان را همیشه با یاد خودت زنده نگه دار و باران رحمت و مهربانی ات را همیشه بر ما ببار.
برگردان آزاد بخشی از دعای پیامبر به مناسبت فرا رسیدن سال نو قمری
سایت تبیان