منوي اصلي
درباره وبلاگ
نماز اوج معراج انسان، راز و نیاز با خدای سبحان، موجب نزول رحمت یزدان، سنگر مبارزه با نفس و شیطان، بازدارنده انسان از خطا و عصیان، وسیله ی تقرب پارسایان و رمز بندگی مخلصان است. با تشکر از راهنماییها و کمک پدرم در ساخت و راه اندازی این وبلاگ. علی و صدرا razaviweb@yahoo.com
موضوعات
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 472017
تعداد نوشته ها : 267
تعداد نظرات : 6
اولین جشنواره ملی نماز

نویسندگان
اوقات شرعی
طراح قالب
GraphistThem259

و اوقاتِ فضیلت را برگزین که در آن نورانیّتی هست که در زمان های دیگر نیست و کارهای قلبیه خود را در آن زمان ها کم و حتی قطع کن، و این زمانی به دست می آید اوقات خود را برای نماز معین کنی که متکفّل حیات ابدی تو است. باید زمانی خاص تعیین کنی که در آن وقت، کارهای دیگری نداشته باشی و قلب را تعلقاتی نباشد و نماز را با امور دیگر هم زمان قرار مده تا بتوانی قلب را به راحتی حاضر کنی. از بعضی از همسران رسول خدا صلی الله علیه و آلهنقل شده است که: «رسول خدا با ما هم صحبت می شد و چون وقت نماز فرا می رسید، گویی او ما را نمی شناخت و ما او را نمی شناختیم، برای اشتغالی که به خدا پیدا می کرد». و درباره حضرت علی علیه السلام چنین روایت شده که چون وقت نماز فرا می رسید، به خود می پیچید و دگرگون می شد. از او پرسیدند این چه حالتی است که به سراغ تو می آید؟ امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمود: وقت ادای امانتی که خدای تعالی بر آسمان ها و زمین عرضه کرد و از حمل آن ترسیدند، فرا رسید. سیدبن طاووس رحمه الله، در فلاح السائل نقل می کند که حضرت امام حسین علیه السلام وقتی وضو می گرفت، رنگش دگرگون می شد و مفاصلش می لرزید. وقتی سبب این حالت را از آن حضرت پرسیدند، فرمود: «سزاوار است برای کسی که وقوف کرد بین دو دست صاحب عرش، رنگش زرد شود و مفاصلش بلرزد. از حضرت امام حسن علیه السلام نیز همین گونه منقول است». درباره وضوی حضرت امام سجاد علیه السلام نیز چنین روایت شده است که هنگام وضو، رنگ چهره ایشان زرد می شد. از ایشان پرسیدند این چه حالتی است؟ می فرمود: «نمی دانید بین دو دست چه کسی ایستاده ام».1


سه شنبه هشتم 4 1395 19:24


آداب قلبیه قنوت

و آن به همین کیفیت خاصه که بین امامیه رضوان الله علیهم متعارف است مى‏باشد؛ یعنى، متقوم است به بلند نموده دست را در حذاء وجه، و بسط باطن کفها را طرف آسمان و خواندن ادعیه ماثوره یا غیر ماثوره و جایز است دعا نمودن به هر زبان عربى یا غیر آن. و عربى احوط و افضل است.
و فقها فرموده‏اند افضل ادعیه در آن، دعا فرج است و دلیل فقهى معتدبهى به نظر نویسنده نرسیده بر افضلیت؛ ولى مضمون دعا دال بر فضیلت تامه آن است. زیرا که مشتمل بر تهلیل و تسبیح و تحمید است که روح توحید است؛ چنانچه بیان آن شد. و نیز مشتمل بر اسماء بزرگ الهى است از قبیل: الله، الحکیم، الکریم، العلى، العظیم، الرب و نیز مشتقل بر ذکر رکوع و سجود است؛ و نیز مشتمل بر اسماء ذات و صفات و افعال است؛ و نیز مشتمل است بر مراتب تجلیات حق - جل و علا - و نیز مشتمل است بر سلام بر مرسلین، گرچه احتیاط ترک آن است، ولى اقوى جواز است؛ و نیز مشتمل است بر صلوات بر پیغمبر و آل او علیهم السلام.
گویى این دعاى شریف با این اختصار مشتمل به تمام وظایف ذکریه صلوه است.
و از گفته فقها رضوان الله علیهم نیز اثبات افضلیت توان کرد، یا به واسطه تسامح در ادله سنن گر چه نویسنده که مبناى اجماع در نظر متاخرین است.
و از ادعیه شریفه که بسیار فضیلت دارد و نیز مشتمل بر آداب مناجات نبده با حق است و مشتمل بر تعداد عطایاى کامله الهیه است که به حال قنوت که حال مناجات و انقطاع به حق است تناسبى تام دارد و بعضى از مشایخ بزرگ رحمه الله بر آن تقریباً مواظبت داشت. دعاى یا من اظهر الجمیل است که از کنوز عرش است. و تحفه حق براى رسول خداست؛ و براى هر یک از فقرات آن فضایل و ثواب‏هاى بسیار است؛ چنانچه در توحید شیخ صدوق رحمه الله است.
مى‏خواهد از سنخ معارف الهیه و طلب فتح باب مناجات و انس و خلوت و انقطاع به سوى او باشد؛ و از طلب دنیا و امور خسیسه حیوانیه و شهوات نفسانیه احتراز کند، و خود را در محضر پاکان شرمسار ننماید و در محفل ابرار بى مقدار نکند.
اى عزیر! قنوت دست شستن از غیر حق و اقبال تام به عز ربوبیت پیدا کردن است، و کف خالى و سوال به جانب غنى مطلق در از نمودن است؛ و در این حال انقطاع؛ از بطن و فرج سخن راندن و از دنیا یاد کردن کمال نقصان و تمام خسران است.
جانا! اکنون که از وطن خود دور افتادى و از مجاورت احرار محجور شدى و گرفتار این ظلمتکده پر رنج و محن گردیدى، خود چون کرم ابریشم بر خود متن.
عزیزا! خداى رحمن فطرت تو را به نور معرفت و نار عشق تخمیر نموده، و به انوارى چون انبیاء و عشاقى مانند اولیاء موید فرموده این نار را به خاک و خاکستر دنیاى دنى منطفى نکن، و آن نور را به کدورت و ظلمت توجه به دنیا که دار غربت است مکدر ننما؛ باشد که اگر توجهى به وطن اصلى کنى و انقطاع به حق با از حق طلب کنى و حالت هجران و حرمان خود را با دلى دردناک به عرضش برسانى و احوال بیچارگى و بینوایى و گرفتارى خویش را اظهار کنى، مددى غیبى رسد و دستگیرى باطنى شود و جبران نقایص گردد، اذ من عادته الاحسان و من شیمته التفصل
اگر از فقرات مناجات شعبانیه امام متقین و امیر مومنین و اولاد معصومین او (علیه السلام) که امامان اهل معارف و حقایقند، در قنوت بخوانى، خصوصاً آنجا که عرض مى‏کنند: الهى هب لى کمال الانقطاع الیک .... ولى با حال اضطرار و تبتل و تضرع نه با دل مرده چون دل نویسنده، بسیار مناسب این حال است.

دوشنبه دوم 1 1395 23:58
X