منوي اصلي
درباره وبلاگ
نماز اوج معراج انسان، راز و نیاز با خدای سبحان، موجب نزول رحمت یزدان، سنگر مبارزه با نفس و شیطان، بازدارنده انسان از خطا و عصیان، وسیله ی تقرب پارسایان و رمز بندگی مخلصان است. با تشکر از راهنماییها و کمک پدرم در ساخت و راه اندازی این وبلاگ. علی و صدرا razaviweb@yahoo.com
موضوعات
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 472203
تعداد نوشته ها : 267
تعداد نظرات : 6
اولین جشنواره ملی نماز

نویسندگان
اوقات شرعی
طراح قالب
GraphistThem259
ماه در آسمان می درخشید و شهر سامرا در زیر نور ماه به خواب رفته بود. چراغتمام خانه ها خاموش بود و تنها یک خانه بود که نور زرد چراغ ها، اتاق هایشرا روشن کرده بود.
در خانه امام حسن عسکری علیه السلام همه بیدار بودند. امام رو به قبلهنشسته بود و دعا می خواند. حکیمه خاتون ـ عمه امام ـ در کنار نرجس نشسته بود و زیر لب ذکر می گفت.
نرجس چشم انتظار تولد فرزندش بود. هیچ کس به خانه آن ها رفت و آمد نمیکرد. مراقبت و سختگیری مأموران حکومت آن قدر شدید بود که به غیر از اقوام امام کسی نمی توانست به خانه ایشان بیاید. امام مدت زیادی را در زندان مانده بود و سختی های بسیاری را تحمل کرده بود.
حکیمه خاتون به حیاط رفت. قرص کامل ماه از لابه لای شاخه و برگ نخل هاپیدا بود. حکیمه خاتون از چاه آب کشید و وضو گرفت. هنوز در فکر حرف های پسر برادرش بود:
ـ امشب فرزندی از ما متولد می شود که خداوند، زمین را به علم و ایمان و هدایتِ او روشن می سازد.
حکیمه خاتون به اتاق برگشت. نرجس مشغول راز و نیاز بود. حکیمه خاتون رو به قبله ایستاد و تکبیر نماز شب را گفت. نمازش را خواند. دلش آرام گرفته بود. سحر نزدیک بود. به نرجس نگاه کرد. آرام در گوشه ای خوابیده بود. حکیمه خاتون صدای امام را شنید:
ـ عمه جان! زمان موعود فرا رسیده است. سوره قدر بخوان.
حکیمه خاتون کنار نرجس نشست و سوره قدر را زمزمه کرد:
ـ اِنّا اَنْزَلْناهُ فی لَیْلَةِ القدر ...
خورشید در آسمان می درخشید. در خانه امام حسن عسکری علیه السلام نوزادی متولد شده بود که آینده دنیا با آمدن او تغییر می کرد.


دسته ها :
دوشنبه هجدهم 3 1394 13:37
X